Web Analytics Made Easy - Statcounter

بیوک میرزایی معتقد است به فصل سوم سریال «روزگار جوانی» بی‌توجهی شده، تا آن‌جا که بسیاری نمی‌دانند این سریال از شبکه پنج تلویزیون در حال پخش است.

به گزارش قدس آنلاین، کار خود را با بازی در مجموعه «آینه خیال» شروع کرد. البته او چند دهه است که در رادیو فعالیت می‌کند و احتمالا همه ما یک‌بار مخاطب برنامه «صبح جمعه با شما» با صدای بیوک میرزایی بوده‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نقش‌های او در فیلم‌های  «نار و نی»، «ابلیس»، «عشق شیشه‌ای»، «خانه روشن»، «واکنش پنجم» و «کلاه پهلوی» زوایای مختلفی از توانایی های او را در زمینه بازیگری نشان می‌دهد، هرچند خودش معتقد است در عرصه تصویر به آنچیزی که دوست داشته نرسیده اما خوشحال است که بخش زیادی از زمانش را به رادیو اختصاص داده است.

او که پس از ۲۳ سال در فصل سوم سریال «روزگار جوانی» با کارگردانی اصغر توسلی  ایفای نقش کرده است، از کم‌توجهی به این سریال می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.

بازخوردهایی که از سریال «روزگار جوانی» گرفتید چگونه بود؟

فکر می‌کنم سریال «روزگار جوانی» نسبت به دیگر سریال‌ها بازخورد مثبت‌تری داشته است، اما تا کنون هیچ شبکه‌ای درباره آن تبلیغ انجام نداده، رسانه‌ها توجه زیادی به سریال نداشتند، حتی خیلی‌ از افراد از پخش سریال خبر ندارند و فقط عده معدودی که تلویزیون را دنبال می‌کنند در جریان پخش این برنامه هستند.  

 به عنوان بازیگری که در هر سه فصل سریال حضور داشتم معتقدم، فصل سوم، بازیگران بسیار مستعد و توانمندی دارد که باید به آن‌ها زمان داد تا خودشان را نشان دهند.

گفتید که کم‌تر به سریال «روزگار جوانی» توجه شده، شاید به این دلیل است که فصل سوم این سریال با دو فصل ابتدایی آن مقایسه می‌شود و مخاطبان می‌بیند که فصل سوم این سریال به اندازه دو فصل قبلی جذابیت ندارد و از لحاظ فیلمنامه هم کمی ضعیف‌تر از قبل است. شما موافق این موضوع هستید؟

در سری قبل سریال هم بازیگران چندان شناخته شده نبودند فقط امین حیایی بود که نسبت به دیگر بازیگران چهره شناخته شده‌تری داشت. بقیه بازیگران چندان شناخته شده نبودند. در حال حاضر هم بازیگران فصل سوم این سریال بسیار بازیگران توانمند و مستعدی هستند. آن‌ها از میان بازیگران تئاتر انتخاب شده‌اند و این مسائلی که در سریال وجود دارد دغدغه‌های خودشان هم هست. موضوعاتی که در سریال به نمایش گذاشته شده نیز موضوعات جدید و به روزی است. اینکه سریال در ابتدا مورد توجه قرار نگیرد، خیلی طبیعی است، چون مانند هرکاری در انتظار پذیرفتن داستان و بازیگران جدید کمی سخت است اما پس از گذشت چند قسمت برقراری ارتباط با آن بسیار ساده است.

فکر می کنید وجه اشتراک فصل اول سریال که ۲۳ سال قبل ساخته شده، با فصل سوم آن که در سال ۱۴۰۰ ساخته شده است در چیست؟

 در هر سه سری به معضلات و مشکلات جوانان پرداخته شده، اما در سری جدید، این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت که قبلا تنها سه شبکه در تلویزیون داشتیم اما در حال حاضر بیش از ۳۰ شبکه داخلی داریم ضمن اینکه شبکه نمایش‌خانگی نیز فعالیت گسترده‌ای انجام می‌دهد. نکته بعدی این‌که هر سه فصل سریال بازیگر چهره نداشته و به جوانانی که مستعد هستند توجه کرده است.

شما پیشکسوت این عرصه هستید و در دو فصل قبل هم جایگاه خود را در سریال داشتید،  چرا پذیرفتید با تعدادی جوان که خیلی شناخته شده نیستند همبازی شوید؟

نمی‌توانیم اسم این کار را ریسک بگذاریم، در حرفه بازیگری با گذشت زمان نیروهای جوان‌تر روی کار می‌آیند این‌که آدم بتواند همگام با جوانان پیش برود و آن‌ها نیز آن فرد را بپذیرند بسیار مهم است. ضمن اینکه ما بازیگر تئاتر هستیم و باید خودمان را با هر شرایطی تطبیق دهیم.  من بارها به همین جوانان گفتم که در حال حاضر موقعیت خوبی دارید اما کار برای زنان کمی سخت است بازیگرانی که در فصل اول و دوم این سریال بازی کردند به قدری کارشان را خوب انجام دادند که هنرشان به مردم معرفی شد شما نیز باید تلاش کنید تا به همین درجه برسید، چون اگر خوب بازی نکنید و در مخاطب باور پذیر را ایجاد نکنید آن‌ها شما را پس می‌زنند.

عباس آقای کدام فصل برای شما جذاب‌تر است؟

در دو فصل قبلی، عباس آقا حضور پررنگ‌تری داشت، در سری جدید حضور عباس‌آقا برای چند قسمت است اما در هر دو برای نمایش دادن این شخصیت می‌توان یک کارهایی انجام داد من هم مانند هر بازیگر دیگری دوست دارم که نقش‌های متفاوتی به من پیشنهاد شود، نقش‌هایی که پر چالش باشد و تخت نباشد و مردم آن را باور کنند.  

یکی از نقش‌های بسیار متفاوتی که از شما دیدیم در سریال «کلاه پهلوی» بود، آن نقش را پرچالش و متنوع می‌دانید؟

 بله، «کلاه پهلوی» یک سریال کلاسیک بود و برای رسیدن به شعبون بی‌مخ زحمت زیادی کشیدم چون مصداق آن در حال حاضر وجود ندارد، اما عباس آقاهای زیادی دور و اطراف ما وجود دارند و برای رسیدن به چنین شخصیتی نیاز نیست که خیلی تلاش شود. کارهایی مثل «کلاه پهلوی»، «مدارصفردرجه»، «کیف انگلیسی» و... سریال‌های کلاسیکی هستند که بازیگران برای رسیدن به شخصیت‌ها باید تلاش زیادی انجام دهند چون الگوی دست یافتنی وجود ندارد اما برای به نمایش درآوردن شخصیتی مانند عباس آقا، زحمت زیادی لازم نیست.

فکر می‌کنید چرا کارگردان‌ها به تعدادی از بازیگران نقش‌های تکراری پیشنهاد می‌دهند؟

ما بازیگران تئاتر هستیم و باید خودمان را به چالش بکشیم و نقش‌های متفاوت را بازی کنیم. کارگردان باید بر این باور باشد که بازیگر را را به چالش بکشد. در این صورت نقش‌ها همش کلیشه‌ای می‌شود، اگر به صورت مقطعی و همراه با خلاقیت این تکرار انجام شود اصلا بد نیست اما اگر طولانی مدت شود زیبا نیست.  

درواقع کارگردان باید دل و جرأت داشته باشد زمانی که ما می‌گوییم بازیگر، یعنی کسی که هر نقشی را ارائه دهد و فقط در یک قالب بازی نکند. یک کارگردانی ریسک می‌کند، نقش را به ما می‌دهد ما آن را بازی می‌کنیم مردم می‌بینند از آن استقبال می‌کنند از آن به بعد همه کارگردان‌ها همان نقش را به آن بازیگر پیشنهاد می‌دهند، در صورتی که بیوک میرزایی می‌تواند معتاد باشد، مهندس، دکتر و وکیل هم می‌تواند باشد.

در حال حاضر مشکل اصلی سریال‌سازی ما مسائل مالی به شمار می‌آید؟

سازندگان سریال همیشه بر سر دستمزد با بازیگران چانه می‌زنند. به طور مثال الان حدود سه ماه است که دستمزد بچه‌های سریال «جشن سربرون» پرداخت نشده است، معاونت سیما نیز اعلام کرده است که ما هزینه‌ها را پرداخت کرده‌ایم تهیه کننده هم می‌گوید که ما هیچ هزینه‌ای دریافت نکرده‌ایم، دستمزد عوامل دست امور مالی مانده و آن را پرداخت نمی‌کنند. در حالی که ما بازیگران، بسیار عاشقانه و دلی کار می‌کنیم. این حقمان نیست که دستمزد ما را پرداخت نکنند. آقای نجاریان تهیه‌کننده سریال هم انسان شریفی است که دنبال این ماجرا است اما هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است.

زمان ساخت سریال «کلاه پهلوی» رقم دو میلیارد تومان کمی زیاد بود اما برای ساخت چنین سریال‌هایی مثل «مدار صفر درجه» و  «کلاه پهلوی» این رقم‌ها به چشم نمی‌آید چون هم دکورهای پرهزینه و زیادی دارند هم طراحی لباس سنگینی دارند به همین دلیل این رقم‌ها چندان زیاد نیست و به چشم هم نمی‌آید.

دو میلیارد تومان رقمی نیست، در حال حاضر برآورد هزینه سریال «جشن سربرون» ماهی دو میلیارد و دویست میلیون تومان است. «جشن سربرون» یک سریال درام کلاسیک است که نزدیک دو سال و نیم پیش ضبط آن آغاز شده است.

کارهایی که حسن فتحی و داوود میرباقری انجام می‌دهند کارهای الف ویژه است. «جشن سربرون» نیز جزو همین گروه است و مطمئنم که در نهایت پول را پرداخت می‌کنند اما این پرداخت‌های با تاخیر زندگی ما را با مشکل روبرو کرده است چون ما از این طریق گذران زندگی می‌کنیم.  

می‌توانیم بگوییم شما به‌خاطر توجه زیاد به تئاتر و رادیو از عرصه تصویر عقب ماندید؟

بله شاید بتوانیم این را بگوییم. من بازیگر تئاتر، تلویزیون، سینما و گوینده رادیو هستم در همه جای دنیا هرکسی یکی از این مهارت‌ها را داشته باشد مولتی میلیاردر است اما اینجا این‌گونه نیست و هنرمندان دلی کار می‌کنند و یک درآمد اندکی هم به دست می‌آورند.  

شاید در عرصه تصویر آن چیزی که به دنبالش بودم را به دست نیاوردم و این برای یک بازیگر اصلا خوب نیست.  اما از این که زمان زیادی را به رادیو اختصاص دادم اصلاً ناراحت و پشیمان نیستم به این خاطر که رادیو دائم ما را به روز می‌کند مجبور می‌شویم هر روز نمایشنامه‌های تازه بخوانیم روی صدایمان کار کنید به سلامت جسم‌مان اهمیت دهیم همین موضوع ما را آماده نگه می‌دارد، رادیو نمی گذارد که ما کهنه شویم.

آن زمان برنامه‌هایی مانند «صبح جمعه با شما» ساخته می‌شد، برنامه‌هایی که منوچهر اسماعیلی، منوچهر والی‌زاده، مرتضی احمدی و منوچهر نوذری در آن صحبت می‌کردند. کسی مانند آقای نوذری به قدر توانمند بود که یک تنه می‌توانست یک برنامه را پیش ببرد. برنامه «صبح جمعه با شما» برنامه پر شنونده‌ای بود چون بازیگران قدرتمندی در آن حضور داشتند در حال حاضر جای این هنرمندان خالی است. این‌ها عجوبه‌هایی بودند که هیچ‌کس نمی‌تواند جای آن‌ها را بگیرد.

در عرصه تصویر هم جمشید مشایخی، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز غول‌هایی بودند که رفتند. خدا علی نصیریان را حفظ کند، اما دیگر چنین هنرمندانی نخواهیم داشت.

منبع: خبر آنلاین

انتهای خبر/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: بیوک میرزایی سریال روزگار جوانی روزگار جوانی حال حاضر کلاه پهلوی جشن سربرون شناخته شده عرصه تصویر فصل سوم دو فصل نقش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۸۱۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روزگار به نام کارگر شد و به کام کارگر نشد

به گزارش خبرنگار مهر، اول ماه مه میلادی روز جهانی کارگر نام گذاری شده است. در تقویم ایران معمولا این روز ۱۱ اردیبهشت است اما امسال با ۱۲ اردیبهشت مصادف شده است.

قانون کار چه تاریخی تصویب شد؟

اولین قانون کار ایران در ۱۳۲۵ توسط مجلس شورای ملی تصویب شد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ پیش نویس‌های متعددی تهیه شد اما با تأخیر بسیار (سال ۱۳۶۹) قانون کار جدید در مجلس سوم شورای اسلامی به تصویب رسید.

قانون کار مشتمل بر ۲۰۳ ماده و ۱۲۱ تبصره در نهایت ۲۹ آبان ۱۳۶۹ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد.

در این راستا نباید دیدگاه‌های صاحبنظران را فراموش کرد؛ حسین عظیمی آرانی (۱۳۸۲-۱۳۲۷ خورشیدی) اقتصاددان ایرانی در سال ۱۳۵۹ از دانشگاه آکسفورد دکترای اقتصاد گرفت. موضوع رساله او «بررسی رابطه رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر با توجه به مسائل ایران» بود که در نگارش قوانین مربوط به حوزه کار کارگران تأثیر داشت.

توزیع مناسب درآمد و قدرت خرید منجر به رضایت نیروی کار شده و این امر تأثیر مثبت در عملکرد و افزایش بهره‌وری دارد. فقر، دغدغه‌ها را در سطح پایین و احتیاجات اولیه روزمره نگه می‌دارد و منجر به مرگ استعدادها می‌شود.

سرکوب دستمزد به بهانه دفاع از کاهش تورم

نیروی کار بزرگ‌ترین سرمایه ملی بوده و در حال حاضر بر اساس آمارها بین ۱۱ تا ۱۵ میلیون نفر از شاغلان کشور مربوط به جامعه کارگری است. این آمار با احتساب خانواده آنها حدود ۴۰ میلیون نفر خواهد شد.

تولید در واحدهای صنعتی و بنگاه‌های اقتصادی بر دوش کارگران بوده و هنگامی که از کارگر صحبت می‌شود منظور فقط افراد شاغل در حوزه معادن با شرایط سخت کاری و دستان سیاه و پینه بسته نیست زیرا امروز بر اساس تعریف قانون کار افراد زیادی با وجود تحصیلات عالیه در دسته شغلی کارگر قرار دارند.

سال‌ها است وضعیت درآمد این جمعیت محل مناقشه شده و تنها دوره‌ای که تا حدودی فاصله تورم و حداقل دستمزد کاهش یافت سال ۱۴۰۱ بود که وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی وقت به عنوان رئیس شورای عالی کار با افزایش ۵۷ درصدی حداقل دستمزد کارگران موافقت کرد. بماند که این موضوع بهانه‌ای برای حذف وی از کابینه دولت شد.

عمده بهانه در سرکوب حداقل دستمزد کارگری در شورای عالی کار افزایش نرخ تورم است.

میثم ظهوریان، نماینده مجلس دوازدهم عنوان می‌کند، از سال ۱۳۹۷ به بعد تقریباً این قاعده ایجاد شده که افزایش حقوق‌های سالانه کمتر از نرخ تورم بوده است. استدلال‌های سستی که پشت این قاعده است که عمدتاً مبتنی بر مشهورات است؛ اینکه باعث تورم می‌شود و بیکاری کارگران را دامن می‌زند.

این نماینده ملت در مجلس با بیان اینکه در قرآن آمده با ابزار دین به مبارزه با دین آمده‌اند، اظهار کرد: در این مساله هم این طور برداشت می‌شود که در واقع با ابزار دفاع از کارگران، به مبارزه با حقوق کارگر می‌آیند. مثلاً گفته می‌شود اگر حقوق‌ها را به میزان نرخ تورم افزایش دهیم ممکن است منجر به بیکاری کارگران شود؛ جز مشهوراتی است که دائماً در فضای اقتصادی- اجتماعی کشور تکرار می‌شود و مشخص نیست بالاخره مبنای علمی این مساله کجاست؟ یک بار باید مطالعه علمی و رابطه و میزان همبستگی این معادلات با یکدیگر انجام تا صحت و سقم آن اثبات شود.

ظهوریان گفت: با این مشهوراتی که به وجود آمده در جلسه‌ای، یکی از سیاستمداران عنوان کرد در سال ۱۴۰۱ که ۵۷ درصد حقوق کارگران افزایش یافت ۲۰ درصد کارگران بیکار شدند. این در حالی است که ذیل قانون کار اتفاقاً آمار عینی وجود دارد و می‌توان میزان بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی ۱۴۰۱ را نسبت به بیمه شدگان ۱۴۰۰ مورد سنجش قرار داد.

گزارش‌های آماری این سال نشان می‌دهد اتفاقاً درصد بیمه شدگان تأمین اجتماعی ۱۴ درصد افزایش داشته است. میزان مقرری بگیران بیکاری ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ هم ۸ درصد کاهش را نشان می‌دهد. بالاخره در حوزه اشتغال، این تورم کجا با افزایش دستمزد بالا رفته است؟

نماینده مشهد در مجلس دوازدهم با اشاره به نرخ تورم در ۳ سال متوالی ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ عنوان کرد: در سال ۱۴۰۰ تورم کشور ۴۰ درصد بود که افزایش حقوق کمتر از تورم صورت گرفت. در سال ۱۴۰۲ هم که افزایش دستمزد ۲۰ (کارمندان) و ۲۷ درصد (کارگران) افزایش یافت باز هم نرخ تورم ۴۰ درصد بود. با چه مبنای علمی بیان می‌شود با افزایش ۵۷ درصدی حقوق و دستمزد در سال ۱۴۰۱ نرخ تورم ۶۰ درصد شد؟ این آمار کجا ثبت شده است هنگامی که در سه سال متوالی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ نرخ تورم تقریباً روند ثابتی داشته است.

حال نگاه کوتاهی به افزایش دستمزدها و نرخ تورم در ۴ دهه گذشته بپردازیم.

در ادامه میزان افزایش دستمزد و نرخ تورم یک دهه بر اساس گزارش مرکز آمار ایران می‌آید.

سال درصد افزایش دستمزد میزان حداقل دستمزد (تومان) نرخ تورم سالانه
۱۴۰۲ ۲۷ ۵.۳۰۸.۲۸۴۵ ۴۲.۵ (بهمن)
۱۴۰۱ ۵۷.۴ ۴.۱۷۹.۷۵۰ ۴۵.۸
۱۴۰۰ ۳۹ ۲.۶۵۵.۴۹۲ ۴۰.۲
۱۳۹۹ ۲۶ ۱.۹۱۰.۴۲۷ ۲۶.۴
۱۳۹۸ ۳۶.۵ ۱.۵۱۷.۰۰۰ ۳۴.۸
۱۳۹۷ ۱۹.۵۵ ۱.۱۱۱.۲۶۷ ۲۶.۹
۱۳۹۶ ۱۴.۵ ۹۲۹.۹۳۱ ۸.۲
۱۳۹۵ ۱۴ ۸۱۲.۱۶۶ ۶.۹
۱۳۹۴ ۱۷ ۷۱۲.۴۲۵ ۱۱.۱
۱۳۹۳ ۲۵ ۶۰۹.۰۰۰ ۱۴.۶

گفتنی است؛ سال ۱۳۹۹ میزان افزایش دستمزد ۱۵ درصد در نظر گرفته شده بود که در نهایت با پیگیری نمایندگان مجلس در شورای عالی کار ۲۱ درصد اعلام شد. در ادامه با افزایش هزینه مسکن از ۱۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان در خرداد و تغییراتی که در این خصوص در نظر گرفته شد درصد افزایش دستمزد به ۲۶ درصد رسید و از تیر ماه در حقوق جامعه کارگری اعمال شد.

پولی برای ۶۰ درصد نیازمندی‌ها وجود ندارد

فشارهای مضاعف تورم بالای ۴۰ درصدی در ۴ سال گذشته و وجود انتظارات تورمی نسبت به آینده در خصوص دست آورده‌های دولت در مهار تورم با توجه به عدم تحقق وعده‌ها و تجارب سیاست‌های دولت در کنترل و مهار تورم، آینده مبهمی برای جبران کاهش قدرت خرید کارگران برای سال‌های آینده در ذهن کارگران و دیگر حقوق بگیران ثابت به وجود آورده است. بنا بر تأکیدات کارشناسان حوزه اقتصاد، اگر دولت به عنوان امین مردم در مواقع حل بحران‌های حادث شده، سعی خود را عملاً در راستای کاهش آلام مردم بردارد، عامه مردم اعتماد خود را نسبت به دولت‌ها به عنوان حافظ منافع کارگران و کارفرمایان بازسازی خواهند کرد ولی پیشنهادات و تصمیمات دولت نباید وضع را از آنچه هست بدتر کند.

در واکنش به تعیین حداقل دستمزد ۱۴۰۳، سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران عنوان کرد، افزایش ۳۵ درصدی حداقل مزد کارگری ۱۴۰۳، با احتساب کسورات بیش از قریب ۶۰ درصد معیشت کارگران را پوشش نمی‌دهد؛ از این رو نمایندگان کارگری شورای عالی کار از امضا آن امتناع کردند. جامعه کارگری این افزایش ۳۵ درصدی را لطف به کارگر نمی‌داند، زیرا مطابق با پیش‌بینی تورم از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۴۰۳ است دوماً دولت و کارفرمایان مجبور شدند برای تأمین نیروی کاری که متأسفانه در بسیاری از استان‌ها با کمبود نیروی کار مواجه هستند حداقل دستمزد را با نرخ تعادلی بازار کار آزاد که روزانه ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان برای کارگر بدون تخصص ساده ساختمانی و باغبانی، خارج از چارچوب قانون کار است مصوب کند.

وی اضافه کرد، بر اساس آنچه اعلام شده سایر سطوح یعنی شامل کارگران متخصص‌تر و بازنشستگان صرفاً ۲۲ درصد افزایش حقوق داشتند. یعنی ما باید منتظر افزایش پدیده شوم و ناشایست مهاجرت کارگران متخصص که به آنها در کشور بسیار نیازمند هستیم به کشورهای نظیر امارات، عراق، عمان و… باشیم و خالی‌تر شدن کشور از نیروی کار متخصص را در سال ۱۴۰۳ هم نظاره‌گر خواهیم بود.

قدرت خریدی که شادکامی ندارد

شاید جالب باشد که موضوع دستمزد از بعد جامعه شناسی نیز مورد بررسی قرار گیرد. گزارشی از وب سایت کاریابی آنلاین «جاب ویژن» منتشر شده که بر اساس آمارهای معتبر جهانی، قدرت خرید حداقل دستمزد در ایران نسبت به ۷۵ درصد از مردم جهان بالاتر بوده و تنها ۲۱ درصد کشورها درآمد شاغلان آن از ایران بالاتر است.

بر اساس این رده‌بندی، قدرت خرید حداقل دستمزد در ایران از عربستان و ترکیه پایین‌تر و از هند و چین بالاتر است.

محمد فاضلی جامعه شناس در این خصوص می‌گوید، از دست دادن مثلاً یک ریال تأثیر بیشتری در افراد دارد تا به دست آوردن یک ریال. این از دست دادن، ذهنیت ناخوشایندی در جامعه ایجاد کرده به ویژه با نگاه به دو دهه قبل کشورهایی که امروز نسبت به ایران در رتبه بالاتری قرار دارند. این برای آنها پیشرفت خواهد بود در حالی که برای کشور ما برعکس است. حتی در مقابل کشورهایی که نسبت درآمدی آنها از ایران پایین‌تر است، میزان درآمد امروز آنها نسبت به دو دهه قبل بهبود یافته و این امر میزان شادکامی آنها را تأمین می‌کند اگر چه در مقایسه با برخی کشورها درآمدش در سطح پایین‌تری قرار داشته باشد.

در یک نگاه جامعه شناختی ریشه این نارضایتی درباره دستمزد را باید به از دست دادن دارایی‌ها دید که منجر به اختلال در شادکامی ایرانیان شده است.

شعارهایی که در حد شعار می‌مانند

معاون امور فرهنگی و اجتماعی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی شعار هفته کار و کارگر را با تاسی از شعار سال «مشارکت کارگر، جهش تولید و ایران قوی» اعلام کرد. راه اندازی پویش هشتگ «پای کار ایرانیم» از دیگر برنامه‌های هفته جاری بود.

یکی از مسائل مهم در حوزه کار، بهره‌وری بوده که بر اساس برخی گزارش‌ها، آمار بیکاری پنهان گویای عدم راندمان کاری بر اساس مدت زمان صرف شده و خروج کار واحدهای تولیدی است. بخشی از بهره‌وری به میزان رضایت افراد از شغل، سطح درآمد و شرایط کاری برمی‌گردد.

معاون امور فرهنگی و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پاسخ به این پرسش مهر که برای تحقق شعار هفته کارگر آیا زیرساخت‌های مورد نیاز فراهم شده است، گفت: بی شک مشارکت کارگر در تولید با میزان دستمزد رضایت وی رابطه مستقیم داشته و سطح درآمد در مشارکت افراد دخیل است. از این رو همزمان با دغدغه ترویج فرهنگ کار در معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت کار، مساله صیانت از کارگران و دفاع از حقوق آنها نیز پیگیری می‌شود. کارهای زیادی شده اما کافی نیست و مسؤولان وزارت کار وضعیت موجود را مطلوب نمی‌دانند.

وی اظهار کرد: تلاش‌های زیادی در چند سال اخیر انجام شده که در مقایسه با گذشته مثبت ارزیابی می‌شود. این اتفاق‌ها نمی‌تواند عقب ماندگی سال‌های گذشته را جبران کند و نیاز به تلاش بیشتر دارد.

به طور قطع یکی از زمینه‌های تحقق شعار سال به سطح رضایتمندی مزدبگیران بر می‌گردد.

پویش ۱۵ میلیونی برای اجرای عدالت

امسال در اعتراض به سرکوب حداقل دستمزد کارگری، پویشی تحت عنوان «حداقل دستمزد ۱۵ میلیونی» راه اندازی شد که در آن آمده «هدف این پویش اعتراض کارگران به رویه فعلی در تعیین حداقل دستمزد، یعنی نادیده گرفتن «سبد معیشت خانوار» است که در سال ۱۴۰۲ منجر به فاجعه دستمزد ۵ میلیون و ۳۰۸ هزار تومانی شد.

کارگران ایران با ۶ سال ثابت ماندن حداقل دستمزد در دوران سخت جنگ تحمیلی هزینه اقتصادی قابل توجهی پرداخت کردند؛ اگرچه قرار بود فاصله بین مزد و افزایش سرسام‌آور هزینه‌های زندگی در دوران جنگ، طی مدت کوتاهی پس از آن جبران شود، اما تمام دولت‌های پس از جنگ به وسع خود به این فاصله افزودند؛ به طوری که امروز جبران فاصله بین حداقل دستمزد و هزینه‌های زندگی، صرفاً با معیار قرار دادن نرخ تورم عملاً ممکن نیست.

در این شرایط اجرای بند ۲ ماده ۴۱ قانون کار برای خروج از بن‌بست کنونی ضروری است؛ این بند زمین‌مانده تصویب حداقل دستمزد سالانه را مشروط به تأمین «معیشت خانواده» می‌داند. آخرین محاسبات رقم این سبد در سال جاری بیش از ۲۲ میلیون تومان است.

با توجه به ناممکن بودن جبران آنی فاصله حداقل مزد و سبد معیشت، این پویش در گام نخست به دنبال تصویب رقم ۱۵ میلیون تومان به‌عنوان حداقل دستمزد ۱۴۰۳ است. این مبلغ با توجه به تورم کمرشکن سال گذشته و مهم‌تر از آن، تورم قابل پیش‌بینی امسال، تنها یک گام اولیه برای نزدیک‌تر کردن حداقل دستمزد به سبد معیشت در سال‌های آینده خواهد بود.

خون تازه در جان جامعه کارگری

روح الله ایزدخواه، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در واکنش به این پویش عنوان کرد: این پویش خون تازه ای در جان جامعه کارگری بود.

وی در نشست «باید از حقوق کارگران دفاع کرد» گفت: تاکید حاکمیت بر اقتصاد مردمی نشان می‌دهد اقتصاد مردمی یک مکتب است و در این مکتب هم تعریف مساله از منظر مردم است و هم مردم طراح راهبردها هستند. به این ترتیب حاکمیت از سوی مردم به مساله نگاه می‌کند.

وی با بیان اینکه جامعه کارگری حاشیه نیست اصل متن است، اظهار امیدواری کرد پویش کارگری که با دستمزد گره خورد، متوقف نشود.

وی با تاکید بر تشکل‌یابی کارگران ادامه داد: «کارگر مالکی» امروز یک میانبر برای پیشرفت است و بحث تعاونی‌های بزرگ فرصت‌های بر زمین مانده در اقتصاد مردمی است که باید احیا شود. در حال حاضر منابع اقتصادی یا در دولت یا نظام بانکی حبس شده و اثبات می‌کند اینکه گفته می‌شود نظام سرمایه داری رشد محور است یک دروغ بزرگ است بلکه اقتصاد مردمی رشد محور است.

قدرت خرید و پس‌انداز جامعه کارگری که بخشی از جامعه را تشکیل می‌دهد، می‌تواند حاکمیت را در تحقق شعارهای سال یاری کند.

از ساختار تشکیلاتی تا امنیت شغلی

گفتنی است، پدیده بیکاری ارادی ناشی از سرکوب دستمزد بوده در زمانی که هزینه زندگی تأمین نشود. در این زمان افراد روی به شغل‌های کاذب آورده تا سطح درآمد خود را تقویت کنند.

در حال حاضر جامعه کارگری با برخی چالش‌هایی رو به رو است که از نگاه یکی از فعالان این حوزه، سه چالش اساسی، امنیت شغلی، تأمین معیشت و ساختار تشکیلاتی است

علیرضا میرغفاری در اعتراض به پیشنهاد وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر واگذاری تعیین حداقل دستمزد به مجلس شورای اسلامی به جای چانه زنی نمایندگان کارگری و کارفرمایی و دولت عنوان کرد: نقد جدی بر ساختار شورای عالی کار بر طرف دولت بوده که نامتوازن است. در قانون قبلاً اشاره شده بود وزیر کار به عنوان رئیس شورای عالی کار، موظف است دو نفر از افراد مطلع و بصیر نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی را به هیأت وزیران معرفی کند و این مساله در دولت بهار تغییر کرد و شد ۴ نفر. عملاً در حال حاضر، وزیر کار به عنوان رئیس، وزیر اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت و رئیس استاندارد به عنوان ۴ عضو معرفی شده توسط دولت وزنه را به سمت ضلع دولت در شورای عالی کار سنگین‌تر کرده است.

این عضو شورای عالی کار افزود: در شورا فقط بعد اقتصادی دستمزد مدنظر بوده و مسائل اجتماعی که این امر دارد نادیده گرفته می‌شود. حتی این امر شرایط را برای کارفرماها هم سخت کرده و شاهد هستیم، کار است اما کارگر نیست.

ضرورت اصلاح قانون کار

در نهایت اینکه تأمین رفاه اجتماعی برای جامعه، وظیفه دولت‌ها بوده و در این راستا نه فقط مزدبگیران جامعه کارگری که سایر رسته‌های شغلی نیز باید از سطح درآمد متناسب با نرخ تورم برخوردار باشند.

در این راستا شاید لازم باشد در قوانین کار اصلاحاتی انجام شود و همچون برخی کشورها با توجه به نوسانات بازارهای مختلف سالانه سطح درآمد شاغلان نیز تغییر کند. تجربه‌ای که برای کشورهایی چون ترکیه و فرانسه در چند سال اخیر رقم خورد.

کد خبر 6092024 فاطمه امیر احمدی

دیگر خبرها

  • خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در ایران روی آنتن شبکه یک سیما
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • بازیگران جدید سریال «سلمان فارسی» مشخص شدند
  • رخنه، آقای قاضی وبدل در آستانه پخش
  • روز معلم و بهانه‌ای برای نوشتن روزگار معلمی 
  • شایعه‌ای جذاب در مورد یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ
  • تاریخ و ساعت پخش سریال رخنه جایگزین نون خ ۵ از شبکه یک
  • بازیگران سریال تورم
  • روزگار به نام کارگر شد و به کام کارگر نشد